جدول جو
جدول جو

معنی پیک فلک - جستجوی لغت در جدول جو

پیک فلک
(پَ / پِ کِ فَ لَ)
ماه. ماه که کنایه از قمر باشد. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیک نیک
تصویر پیک نیک
گردش دسته جمعی در خارج از شهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیر فلک
تصویر شیر فلک
در علم نجوم برج اسد یا آفتاب، شیر گردون، شیر آسمان، شیر چرخ، شیر مرغزار فلک، شیر سپهر
فرهنگ فارسی عمید
(رِ فَ لَ)
تیر چرخ وکوکب عطارد. (ناظم الاطباء). تیر گردون:
از نعش هدی تختش وز تیر فلک میل
وز قوس قزح زیجش وز ماه سطرلاب.
خاقانی.
رجوع به تیر (عطارد) و تیر گردون شود
لغت نامه دهخدا
حکایت صوت عطسه های پیاپی مزکوم، آواز عطسۀ پیاپی زکام زده، صوت عطسه های خرد آواز پی در پی، پیک پیک عطسه کردن، عطسه های پیاپی خرد آواز کردن
لغت نامه دهخدا
رفتن جمعی به سفر یا گردش بطور دانگی که هر یک سهم هزینۀ خویش بدهد، سور دانگی در بیرون شهر، گردش دسته جمعی دانگی
لغت نامه دهخدا
(رِ فَ لَ)
کنایه از کوکب زحل است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
نام ترکی میوه ای است شبیه به دل گنجشک که دانه های ریزی شبیه به دانه های میوۀ توت دارد. رنگ رسیدۀ آن سرخ تیره و مزه اش ترش شیرین است و گیاهش به قدر شبری و زیاده ازآن. بویش به بوی گرمک و خربوزه مانند است. برگش مانند برگ گل سرخ است و ساقه اش اندکی خار دارد. گلش شبیه به پاپیجاک میباشد و مانند بنفشه گیاهش همیشه سبز است و در تنکابن آن را لپ دانه و در دیلم چمبل و در گیلان و مازندران خربوزه کا نامند و ابن تلمیذ، منچوتو نامیده است... چیک لک سرد و تر و مقوی است. دافع صفراو نیروبخش دماغ است. این گیاه در خواص مانند علیق است. (تحفۀ حکیم مؤمن). چیگلک. رجوع به چیگلک شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیر فلک
تصویر شیر فلک
شیر سپهر، آبام شیر امرداد
فرهنگ لغت هوشیار
آواز عطسه پیاپی زکام زده، پیک پیک عطسه کردن حکایت صوت عطسه های پیاپی زکام زده پیک و پیک. یا پیک پیک عطسه کردن، عطسه های پیاپی خرد آواز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
گردش دسته جمعی که هر کس سهم خود را از هزینه خود بدهد انگلیسی دانگی دانگانه توژی توشی غذا خوردن و گردش دسته جمعی که هر فرد سهم خود را می پردازد دانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترک فلک
تصویر ترک فلک
ترک سپهر: بهرام (مریخ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیل فلک
تصویر نیل فلک
نیل سپهر نیل خم آسمان گواژ مرخشگی (نحوست)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیک نیک
تصویر پیک نیک
گردش و تفریح دسته جمعی در بیرون شهر
فرهنگ فارسی معین
تفریح، تفرج، گردش، گشت، هواخوری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جست و خیز ماهی پس از بیرون آمدن از آب
فرهنگ گویش مازندرانی
آرام آرام، صوتی برای فراخواندن پرندگان
فرهنگ گویش مازندرانی